Memories bring back memories

ساخت وبلاگ

یه چیزی میخواستم بگم ولی..یادم رفت.

به ماه امشب میگن ابر ماه. چقدر قشنگ و جادوییه. چقدر قشنگه که با دیدنش برای اولین بار دلم خواست زنگ بزنم به یکی و بگم هی! ماه رو می بینی؟؟ :))) یا آرزو کردم بتونم از یکی، هر کی خواهش کنم: میشه هر وقت ماه رو می بینی به یاد من بیفتی؟ ماه قشنگ تر از منه، ولی منم دل دارم خب. نمیخوام از چیزای تکراری و برچسب هایی که صدساله روم مونده ان و با اینکه بد نیستن و دوستشون دارم، ولی ازشون خسته شده ام یادم بیفتی.

اصلا یاد چقدر لایه لایه و در عین حال سطحیه. میتونه با بی شرمی عزیزای سال های دور و از دنیا رفته رو فراموش کنه و تا وقتی توی صورتش یادگاری ها رو پرت نکنی به روی خودش نیاره. بعضی وقتا هم مهربونه، بهت اجازه میده تمام چیزای قشنگ و کوچیک و ساده رو جمع کنی و بچسبونی به یه آدم یا خاطره ی خاص، و هر وقت دلت کشید مثل آلبوم ورقش بزنی و پیش خودت اونا رو زنده کنی.

آهان راستی، میخواستم بگم دارم شروع میکنم که فرانسه یاد بگیرم. فرانسه یا فرانسوی؟ زبانش بهرحال. میدونم که بعد از دو یا شایدم یک ماه ولش میکنم، ولی میخوام آهنگای فرانسوی رو گوش بدم، از همونایی که برام می فرستادی. اصلا بخاطر اینکه از فرانسه و پیانو و کرواسان و تمام این کلیشه های جذاب هنوز یاد تو میفتم.

صبر کن، اصلا کی این متن مخاطب دار شد؟ من نمیخواستم برات نامه بنویسم. فقط میخواستم یکی یه جای این دنیا از ماه یاد من بیفته.

 

پ.ن: به عمرم اینقدر فی البداهه ننوشته بودم :))

#خیال_گونه_تا_حدی

Maybe we could be a symphony...
ما را در سایت Maybe we could be a symphony دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : midnightblue بازدید : 95 تاريخ : شنبه 30 فروردين 1399 ساعت: 8:24